علاوه بر پسران الکترونیکی مجلات علمی در همان زمان انتشار ، مقالات و مطالب منتشر شده در این رسانه را مشاهده کنید
به لطف هشدارها و اخبار در همه زمان ها مطلع شوید
دسترسی به تبلیغات اختصاصی در اشتراک ها ، انتشار و دوره های معتبر
نوت بوک های اقتصاد - مجله اقتصاد و دارایی اسپانیایی یک مجله سه ماهه برای انتشار مقالات علمی و مرجع در مورد تعداد زیادی از موضوعات مرتبط با تحلیل اقتصادی ، ایتیر از دیدگاه نظری یا کاربردی است. نوت بوک های اقتصاد توسط ادارات تئوری اقتصادی دانشگاه خودمختار مادرید و دانشگاه بارسلونا (بخش های تئوری اقتصادی دانشگاه خودمختار مادرید و دانشگاه بارسلونا) منتشر شده است و از سال 2011 بخشی از گروه مجلات منتشر شده توسط Elsevierنوت بوک های اقتصاد یکی از استناد ترین مجلات اسپانش در زمینه اقتصادی است. مقالات نوت بوک اقتصاد به زبان اسپانیایی و انگلیسی.
فهرست بندی شده در:
Scopus ، شاخص استناد به منابع نوظهور (ESCI) WOS ، SJR (Scimago Journal Rank) ، Scientedirect ، Econlit ، منبع دانشگاهی برتر (EBSCO) ، ERIH ، می گوید ، در Recs ، Regesta-Importii و Latindex.
ما را دنبال کنید:
اقدامات گیتسور استناد به استنادهای دریافت شده در هر سند منتشر شده.
SRJ یک متریک پرستیژ است که بر اساس این ایده است که همه استنادها یکسان نیستند. SJR از الگوریتم مشابه به عنوان رتبه Google Page استفاده کنید. این امر به اندازه گیری کمی و کیفی تأثیر ژورنال ارائه می دهد.
SNIP تأثیر استناد به متنی را با استناد به استنادها بر اساس تعداد کل استناد در یک زمینه موضوع اندازه گیری می کند.
- چکیده
- کلید واژه ها
- طبقه بندی ژل
- از سرگیری
- کلید واژه ها
- چکیده
- کلید واژه ها
- طبقه بندی ژل
- از سرگیری
- کلید واژه ها
- کدهای ژل
- مقدمه
- یافته های قبلی
- داده ها و روش شناسی
- داده ها
- روش شناسی
- یافته های تجربی
- تست یکنواختی
- تست سد
- نتیجه
- کتابشناسی - فهرست کتب
یک جهان Do Porto-Faculdade de Economy Do Porto (دانشگاه پورتو-مدرسه اقتصاد و مدیریت) ، مرکز مطالعات Cepese-População ، اقتصاد و جامعه ، Rua دکتر Roberto Frias ، 4200-464 Porto ، Portugal
B Universidad Porto-Faculdade de Economy Do Porto (دانشگاه پورتو-مدرسه اقتصاد و مدیریت) ، Rua دکتر روبرتو فریاس ، 4200-464 پورتو ، پرتغال
در این مقاله ، برای اولین بار ، شاخص های اصلی بازار سهام یونان ، ایتالیا ، پرتغال و اسپانیا را برای نشان دادن موانع روانشناختی در تعداد دور بررسی می کنیم. یکنواختی در رقم های دنباله ای از شاخص ها مورد آزمایش قرار گرفت و از رگرسیون و تجزیه و تحلیل GARCH برای ارزیابی تأثیر دیفرانسیل بودن بودن در بالا یا زیر یک مانع احتمالی استفاده شد. هیچ مدرکی از موانع روانشناختی در بازار سهام ایتالیا مشاهده نشد. شواهد ضعیفی از موانع در بازارهای سهام ایبری و نشانه ای از موانع روانی در بازار سهام یونان وجود داشت. علاوه بر این ، در اینجا نشان داده شده است که رابطه بین ریسک و بازگشت در مجاورت اعداد دور ضعیف تر است ، که این یک چالش برای مدل های تعادل سنتی است.
en este artículo se theamina por primera vez los principales índices bursátiles de grecia ، italia ، portugal y españa en busca de devidencia de barreras psicológicas en números redondos. Hemos Probado La UniofioDidad de la distribución de dígitos de los índices y hemos uSado regesiones y análisis garch para elspluar el implato diferencial de estar por encima o por debajo de una posible barrera. No Se Detectó ninguna devidencia de barreras psicológicas en el mercado bursátil italiano. وجود Evidencia poco sólida de barreras en los mercados ibéricos y una fuerte indicación de barreras psicológicas en el mercado griego. Además ، se muestra que la relación entre el riesgo y la rentabilidad tiende a ser más débil en la proximidad de los números redondos ، lo cual plantea un reto a los modelos de valilibrio tradicionales.
متخصصان بازار و روزنامه نگاران اغلب به وجود موانع روانشناختی در بورس سهام اشاره می کنند. بسیاری از سرمایه گذاران بر این باورند که تعداد دور به عنوان موانع عمل می کند و ممکن است قیمت ها در برابر عبور از این موانع مقاومت کنند. علاوه بر این ، استفاده از تجزیه و تحلیل فنی بر اساس این ادعا است که بازرگانان پس از شکستن (پایین آمدن قیمت) از طریق یک سطح "مهم روانشناختی" ، "از طریق فروش)" از طریق فروش) پرش می کنند. موانع ممکن است قیمت ها را بیش از آنچه که در غیر این صورت ضروری باشد ، بالا ببرد. عبارات متداول توسط مطبوعات تجاری مانند "سطح پشتیبانی" و "سطح مقاومت" دلالت بر این دارد که ، تا زمانی که به عنوان یک سد مهم شکسته نشود ، ممکن است افزایش و کاهش قیمت ها محدود شود.
تأثیر چنین موانع روانی در تصمیمگیریهای سرمایهگذاران از دهه 1990 برای انواع داراییها، از نرخ ارز با De Grauwe و Decupere (1992) گرفته تا گزینههای سهام با جانگ و همکاران، مورد مطالعه قرار گرفته است.(2015). شواهد موانع روانی بر شاخصهای بازار سهام نشان میدهد که برخی از تأثیرات قابل توجه این پدیده در بازده و واریانسها در جغرافیاها و دورههای مختلف وجود دارد (به عنوان مثال، دونالدسون و کیم، 1993؛ کودیجک و استورک، 1994؛ سیری و همکاران، 1999؛ بهنگ،2003).
این مقاله وجود موانع روانی را در اعداد دور در شاخصهای عمده بازار سهام چهار کشور اروپای جنوبی بررسی میکند: یونان (FTSE/ATHEX Large Cap)، ایتالیا (FTSE MIB)، پرتغال (PSI 20) و اسپانیا (IBEX 35). تا جایی که ما می دانیم، هیچ یک از این بازارها هرگز با این هدف مورد تجزیه و تحلیل قرار نگرفته اند. و اهمیت اقتصادی آنها قابل چشم پوشی نیست: چهار بازار سهام ملی در سال 2012، در مجموع، حدود یک سوم تولید ناخالص داخلی منطقه یورو و تقریباً یک چهارم کل ارزش بازار سهام منطقه یورو را تشکیل می دادند (بانک جهانی، 2014).
اثر لنگر، یک سوگیری رفتاری شناخته شده که ابتدا توسط Tversky و Kahneman (1974) شناسایی شد، توضیح اصلی برای وجود موانع روانی در بازارهای مالی است. افراد، هنگام انجام یک تخمین در یک موقعیت مبهم، تمایل دارند («لنگر دادن») روی یک عدد برجسته ثابت کنند، حتی اگر آن عدد برای تخمین نامربوط باشد. لنگر انداختن روی اعداد گرد به دلیل قدرت توضیحی زیاد آن در مورد برخی از ویژگیهای معمولاً مرتبط با بازارهای مالی مهم است. برای مثال ممکن است به درک نوسانات بیش از حد قیمت (وسترهوف، 2003)، اثر حرکت (جورج و هوانگ، 2004)، یا حتی ظهور حباب های سوداگرانه کمک کند (شیلر، 2015).
البته سوگیری های رفتاری تنها دلیل وجود موانع نیست. برای مثال، این واقعیت که قیمتهای اعمال اختیار معامله نیز معمولاً اعداد گرد هستند، ممکن است توضیح دیگری برای این پدیده باشد.
وجود موانع روانشناختی با فرضیه بازار کارآمد در تضاد است، زیرا به سطحی از پیشبینیپذیری در بازارهای سهام اشاره میکند و بنابراین ممکن است منجر به بازده غیرعادی تعدیل شده با ریسک شود. از این رو شواهد تجربی برای وجود موانع روانی نه تنها برای متخصصانی که به دنبال استراتژیهای سودآور هستند مورد توجه است، بلکه نشاندهنده کمک به ادبیات کارایی بازار و ناهنجاریهای بازار است.
روش ما شامل تعدادی آزمایش تجربی است. ما برای یکنواختی در رقم های دنباله دار شاخص های سهام آزمایش می کنیم و از رگرسیون و تجزیه و تحلیل GARCH برای ارزیابی تأثیر دیفرانسیل بودن در بالا یا زیر یک مانع احتمالی استفاده می کنیم. نتایج به دست آمده تفاوتهای قابل توجهی در بروز موانع روانشناختی در بازارهای نمونه نشان می دهد. در بازار سهام ایتالیا هیچ مدرکی از موانع روانی تشخیص داده نشده است. شواهد ضعیفی از موانع در بازارهای سهام ایبری وجود دارد. سرانجام ، بازار سهام یونان یکی از قوی ترین نشانه های موانع روانشناختی در نزدیکی تعداد دور است. علاوه بر این ، ما نشان می دهیم که رابطه بین ریسک و بازگشت در مجاورت تعداد دور ، به ویژه در افق های زمانی کوتاه (تا پنج روز) ضعیف تر است.
این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش 2 شواهد تجربی در مورد موانع روانشناختی را بررسی می کند. بخش 3 داده ها و روش های مورد استفاده در این مقاله را ارائه می دهد. بخش 4 نتایج تجربی را ارائه می دهد. بخش 5 نتیجه گیری را ارائه می دهد.
2 یافته قبلی
دونالدون (1990a ، 1990b) و د Grauwe و Decupere (1992) اولین کسانی بودند که به مطالعه پدیده موانع روانشناختی پرداختند و نشان دادند که تعداد دور به ترتیب برای سرمایه گذاران در سهام و بازارهای ارزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آن زمان به بعد ، چندین مطالعه دیگر دنبال شد ، نه تنها بر جغرافیای و دوره های مختلف ، بلکه در کلاس های دارایی های مختلف مانند اوراق قرضه ، کالاها و مشتقات نیز تمرکز کرد.
تا به امروز ، شاخص های سهام هدف اکثر تحقیقات در مورد موانع روانشناختی بوده است. دونالدون (1990a ، 1990b) از هر دو آزمایش مجذور کای و تجزیه و تحلیل رگرسیون برای آزمایش یکنواختی در رقم های دنباله دار میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) ، FTSE-100 ، TSE و Nikkei 225 استفاده کرد. یافته های وی یکنواختی را رد کردبرای همه به جز شاخص Nikkei.
دونالدون و کیم (1993) DJIA را برای دوره 1974-1990 با استفاده از یک آزمایش مونت کارلو بررسی کردند و شواهدی را در مورد تأیید شماره های دور (100 سطح) به عنوان سطح پشتیبانی و مقاومت یافتند. علاوه بر این ، آنها نتیجه گرفتند که پس از عبور از چنین سطحی ، DJIA بیش از حد معمول در آنچه که آنها را "اثر باند" می نامیدند ، بالا یا پایین حرکت کردند. همین مسئله در مورد Wilshire 5000 کمتر مهم نبود.
لی و واریان (1994) همچنین DJIA را با توجه به فاصله وسیع تری از زمان (1952-1993) مورد مطالعه قرار دادند و تأیید کردند که در واقع مشاهدات کمتری در حدود 100 سطح وجود دارد. در 98. 4 ٪ موارد آزمایش شده ، یکنواختی در رقم های دنباله دار در سطح اهمیت 95 ٪ رد شد. علاوه بر این ، آنها بر این واقعیت تأکید کردند که توزیع غیر یکنواخت از رقم های نهایی لزوماً مترادف موانع قیمت نبوده و هیچ مدرکی از پیش بینی قیمت سهام به دلیل این موانع پیدا نکرد.
Koedijk و Stork (1994) تحقیقات را به تعدادی از شاخص ها گسترش دادند. نویسندگان وجود موانع روانشناختی را در شاخص سهام بروکسل (بلژیک) ، در FAZ General (آلمان) ، در Nikkei 225 (ژاپن) و در S& P 500 (ایالات متحده) در دوره ژانویه 1980 تا فوریه 1992 مورد مطالعه قرار دادند ، در حالی کهFTSE-100 (ایالات متحده) از ژانویه 1984 تا فوریه 1992 مشاهده شد. آنها نشانه های قابل توجهی از وجود موانع روانشناختی در ژنرال FAZ ، FTSE-100 و S& P 500 را کشف کردند ، اما نشانه های ضعیف در شاخص بروکسل و هیچ یک از آنها برایNikkei 225. همانطور که در لی و واریان (1994) ، آنها نتوانستند شواهدی را برای حمایت از اهمیت 100 سطح در پیش بینی بازده پیدا کنند. با این حال ، این ممکن است بخشی از این واقعیت باشد که آنها اثرات حرکات رو به بالا و رو به پایین را از طریق موانع تفکیک نکردند.
د Ceuster و همکاران.(1998) آخرین ارقام DJIA ، FTSE-100 یا NIKKEI 225 را با توزیع تجربی شبیه سازی مونت کارلو مقایسه کرد. آنها هیچ نشانه ای از وجود موانع روانی در این سه شاخص پیدا نکردند.
Cyie و همکاران.(1999) نشان داد كه دو رقم آخر DJIA ، S& P 500 ، Actuaries U. K. Financial Times U. K. (لندن) و DAX به همان اندازه توزیع نمی شوند. قیمت های کنار موانع کمتر از قیمت ها در موقعیت دورتر ظاهر می شوند. TSE 300 ، CAC 40 ، Hang Seng و Nikkei 225 شواهد قابل توجهی را به نمایش می گذارند. آنها همچنین توزیع بازده را با توجه به بازده و نوسانات مورد انتظار در یک مدل GARCH اصلاح شده تجزیه و تحلیل کردند تا نتیجه بگیرند که حرکات رو به بالا از طریق موانع تمایل به تأثیر مداوم مثبت بر بازده میانگین مشروط دارند و همچنین این که واریانس شرطی در PRE بیشتر استزیر دوره های زیرزمینی و پایین تر در زیر دوره های پس از عبور.
اخیراً ، بهنگ (2003) از روش شناسی دونالدون و کیم (1993) برای تجزیه و تحلیل هفت شاخص اصلی آسیایی از جمله کره جنوبی ، تایوان ، هنگ کنگ ، تایلند ، مالزی ، سنگاپور و اندونزی بین سالهای 1990 تا 1999 استفاده کرد. شاخص تایوانی اثرات مانع قیمت را داشت و توزیع سطح قیمت شاخص های تایوانی ، اندونزیایی و هنگ کنگ با عملکردهای درجه دوم توضیح داده شد.
Dorfleitner و Klein (2009) روی DAX 30 ، CAC 40 ، FTSE-50 و DJ Euro-uro-uro-uro stoxx 50 برای دوره های مختلف تا سال 2003 متمرکز شدند.-مرحله. همچنین نشانه هایی از موانع در سطح 100 به جز در شاخص CAC وجود داشت.
سرانجام ، جانگ و همکاران.(2015) سوابق تاریخی فاصله 15 دقیقه ای از شاخص S& P 500 را از 8 ژوئیه 2011 تا 19 ژانویه 2012 در نظر گرفت و شواهد قابل توجهی از موانع روانشناختی در هر 100 سطح یافت. علاوه بر این ، نویسندگان مدل جدیدی را ارائه می دهند که تأثیر آن موانع را در بر می گیرد و عملکرد تجربی مدل را با توجه به سیاه و سفید و کشش ثابت مدلهای واریانس مقایسه می کند.
مطالعات دیگر در مورد موانع روانشناختی در بازارهای سهام نیز مربوط به تجزیه و تحلیل ما است. این مورد مقالاتی است که به وجود موانع در قیمت سهام فردی مانند Cai و همکاران می پردازد.(2007) و دورفلیتنر و کلین (2009).
کای و همکاران.(2007) وجود موانع روانشناختی را در مجموع 1050 سهام A و 100 سهام B از بورس سهام شانگهای و بورس شنژن در ژوئن 2002 ارزیابی کرد. طیف وسیعی از اقدامات برای مقاومت در برابر قیمت رقم های 0 و 5 را نشان دادبرای داشتن نقاط مقاومت قابل توجهی در بازار A-Gare. هیچ نقطه مقاومت در بازار B-Share شانگهای یافت نشد ، اگرچه Digit 0 در مقایسه با دیگران بالاترین سطح مقاومت را داشته است.
دورفلیتنر و کلین (2009) در دوره مه 1996 - ژوئن 2003 ، هشت سهام اصلی از آلمان DAX 30 را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. قیمت ها با توجه به فرکانس که در یک باند خاص در اطراف سد دروغ می گویند ، مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این ، آنها تأثیر Barrier را در واریانس های داخلی و حجم معاملات روزانه مورد مطالعه قرار دادند. به طور کلی ، نویسندگان قادر به شناسایی یک الگوی منظم و سازگار در موانع نبودند.
مطالعات مختلف نتیجه گرفتند که موانع قیمت یا حداقل انحراف قابل توجه از یکنواختی نیز در سایر کلاس های دارایی مانند نرخ ارز (De Grauwe and Decupere ، 1992) ، اوراق قرضه (Burke ، 2001) ، کالاها (Aggarwal and Lucey ، 2007) و مشتقات (مشتقات (Aggarwal and Lucey ، 2007) وجود دارد (De Grauwe and Decupere ، 1992) و مشتقات (شوارتز و همکاران ، 2004 ؛ چن و تای ، 2011 ؛ جانگ و همکاران ، 2015 ؛ داولینگ و همکاران ، 2016). به طور کلی ، به نظر می رسد شواهد موانع قیمت در کلاسهای مختلف دارایی نسبتاً قوی است.
3 داده و متدولوژی 3. 1 داده
پنجره معاینه برای هر یک از شاخص های بازار سهام مورد مطالعه در جدول 1 ارائه شده است. تاریخ های شروع متفاوت هستند زیرا ما از داده های مربوط به هر شاخص از زمان شروع آن استفاده کردیم. تمام داده ها از Datastream تامسون رویترز بازیابی شدند. آمار خلاصه در مورد قیمت سهام در جدول 2 ارائه شده است که در آن می توان دریافت که اقدامات پوستی و به ویژه کورتوز به طور کلی با نرمال بودن مغایرت دارد.< Pan> مطالعات مختلف نتیجه گرفت که موانع قیمت یا حداقل انحراف قابل توجه از یکنواختی نیز در سایر کلاس های دارایی مانند نرخ ارز (De Grauwe and Decupere ، 1992) ، اوراق قرضه (Burke ، 2001) ، کالاها (Aggarwal and Lucey ، 2007) وجود دارد. و مشتقات (شوارتز و همکاران ، 2004 ؛ چن و تای ، 2011 ؛ جانگ و همکاران ، 2015 ؛ داولینگ و همکاران ، 2016). به طور کلی ، به نظر می رسد شواهد موانع قیمت در کلاسهای مختلف دارایی نسبتاً قوی است.