کریم ا. ا. خان، دادستان دادگاه کیفری بینالمللی، در صفحه نمایش، به شورای امنیت سازمان ملل گزارش میدهد (اعتبار عکس: UN Photo/Eskinder Debbie).
پس از گزارش روز گذشته دادستان دیوان کیفری بینالمللی به شورای امنیت سازمان ملل، دکتر فرانک هابرسترو به تأثیر تحریمهای مالی هدفمند و قوانین کیفری بینالمللی میپردازد.
کریم ا. خان، دادستان دیوان کیفری بین المللی (ICC) دیروز در جدیدترین گزارش خود به شورای امنیت سازمان ملل متحد (UNSC) درباره قطعنامه 1970 (2011) در مورد وضعیت لیبیا اعلام کرد که اولین گام ها انجام شده است. برای تقویت ظرفیت سارنوالی در زمینه تحقیقات مالی اتخاذ شده است.
کارشناسان در ساختارهای نظامی، تحقیقات مالی، و جنایات جنسی و جنسیتی همگی در تیم تحقیقاتی لیبی گنجانده شدهاند و به رفع محدودیتهای منابعی که قبلاً تواناییهای تحقیقاتی دفتر را محدود کردهاند، کمک میکنند. این برای هدف قرار دادن جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت و در مورد لیبی، قاچاق سیستماتیک مهاجران و پناهندگان بسیار مهم است.
اکنون امید این است که این پیشرفتها نتایج ملموسی را در روندی ایجاد کند که از زمان ارجاع پرونده به دیوان بینالمللی کیفری توسط شورای امنیت سازمان ملل در سال 2011 با چالشهای مهمی مواجه شده است. نمی تواند به داستان های بی پایان تبدیل شود. آنها باید به جلو حرکت کنند و ما باید عدالت را تضمین کنیم.»
دادرسی کیفری بین المللی و تحریم های مالی هدفمند
به نظر می رسد شورای امنیت سازمان ملل تحریم های مالی را مکمل موثری برای دادرسی کیفری می داند. برای مثال، علاوه بر ارجاع وضعیت لیبی به دیوان بینالمللی کیفری، قطعنامه 1970 دستور میدهد که داراییهای قاچاقچیان شناخته شده (فهرست شده در ضمیمه دوم قطعنامه) مسدود شود. شش نفر نیز در ژوئن 2018 به دنبال قطعنامه های 2174 (2014) شورای امنیت سازمان ملل متحد و 2240 (2015) به پیوست II اضافه شدند. این افراد یا به صراحت به عنوان «رهبران یک شبکه قاچاق فراملی» معرفی شده اند، یا به دلیل نقش محوری آنها در قاچاق انسان و فعالیت های قاچاق، مانند عبدالرحمن المیلاد، فرمانده گارد ساحلی لیبی، فهرست شده اند. همانطور که تحقیقات ابتکار عمل FAST که توسط UNU-CPR مدیریت می شود، اشاره صریح به قاچاق انسان در بین برنامه های تحریم شورای امنیت سازمان ملل متحد منحصر به فرد است.
فعالیتهای این افراد فراتر از حوزه فعالیتهای سازمانیافته قاچاق انسان است، زیرا آنها تهدیدی مداوم برای صلح و امنیت در منطقه هستند. علاوه بر تعداد زیاد قربانیان، درآمدهای حاصل از قاچاق و قاچاق عاملان درگیری را تأمین مالی می کند و در نتیجه به درگیری مسلحانه دامن می زند. بدون این پیامدها، با توجه به اینکه نظارت شورا بر اساس فصل هفتم منشور ملل متحد، نظارت شورا را به مسائل صلح و امنیت محدود می کند، احتمالاً امکان اعمال تحریم ها برای شورای امنیت وجود نداشت.
اعمال گسترده بردگی، بردگی جنسی، یا فحشا اجباری میتواند در عین حال جنایت علیه بشریت باشد یا حداقل به عنوان کمک مالی و مشارکت در جنایات جنگی و سایر جنایات بینالمللی واجد شرایط باشد.
این واقعیت که دیوان بینالمللی کیفری میتواند صلاحیت رسیدگی و قضاوت در مورد پروندههای شش شخص مورد تحریم را داشته باشد، استفاده موازی از تحریمها را بیضرر نمیکند. تحریمهای مالی هدفمند، اقداماتی هستند که هدف آن محدود کردن فوری فعالیتهای مجرم و در نتیجه پایان دادن به نقض مداوم حقوق بشر است. یک پرونده قضایی که شامل یک ارزیابی حقوقی کامل از جرایم ارتکابی در گذشته است، نمی تواند به این سرعت فعالیت ها را متوقف کند.
مراحل جنایی - از جمله مواردی که قبل از ICC - نیز به مشارکت و همکاری مقامات تحقیقاتی دولتی متکی هستند. با این حال ، هنگامی که یک کشور کنترل خود را بر قلمرو خود از دست داده یا نمی تواند دادرسی کیفری کافی را تضمین کند ، دادرسی قبل از دشوارتر ICC. از طرف دیگر ، تحریم های مالی هدفمند ، که به مؤسسات مالی در خارج از کشور متمرکز است ، کمتر به مشارکت مقامات و سایر بازیگران در ایالت که جرایم مرتکب شده اند ، وابسته هستند.
محدودیت تحریم های مالی
در حالی که اقدامات مکمل معقول ، تحریم های مالی هدفمند البته جایگزینی برای دادرسی کیفری نیست. عاملان باید پاسخگو باشند و به عدالت برسند. این تنها راهی است که می توان محکومیت جامعه بین المللی از چنین جنایاتی را بیان کرد ، آسیب به قربانیان اذعان کرد و ترمیم صلح و آشتی ترویج شد. اگرچه ممکن است تحریم های مالی به عنوان مجازات توسط افراد هدفمند تلقی شود ، اما آنها صرفاً در نظر گرفته شده اند تا تغییر در رفتار شخص مورد نظر ایجاد کنند و هدف آن مجازات جرم مرتکب شده توسط آن شخص نیست.
دادگاه ها همچنین به جبران خسارت قربانیان-از طریق انجماد ، توقیف و مصادره دارایی های مرتکب-که برای بازماندگان قاچاق انسان و برده داری مدرن بسیار مهم است ، کمک می کند زیرا این امر باعث کاهش آسیب پذیری آینده آنها در برابر این جنایات می شود. در مقابل ، جبران قربانیان با استفاده از دارایی هایی که بر اساس تحریم ها یخ زده اند ، اغلب با چالش های رویه ای و قانونی قابل توجهی همراه است.
کارهای بیشتر برای انجام - و نقش قوی تری برای بخش مالی
با وجود این پتانسیل ، استفاده موازی از تحریم های مالی و حقوق جزاء بین المللی برای پیگیری مجرمان در شرایطی مانند لیبی تأثیر بسیار محدودی داشته است. دستگیری دو مظنون اصلی در اتیوپی برای جرایم مربوط به برده داری مدرن و قاچاق در لیبی و استرداد آنها به ایتالیا و هلند همچنان در فرایندی که از سال 2011 ادامه داشته است ، موفقیت های منزوی است. فعالیت ها؛مصاحبه های متخصص انجام شده توسط FAST نشان می دهد که تاکنون یک درصد از دارایی های متعلق به شش فرد مجازات منجمد نشده است.
به گفته کارشناسان ، دلیل این امر ، جدا از نقش اصلی معاملات نقدی در لیبی ، استفاده از حساب های بین المللی دریایی و شرکت های جبهه است که از طریق آنها مبالغ عظیمی منتقل می شود و ردیابی این صندوق ها را دشوار می کند. این روشهای فرار از تحریم ها بسیار شبیه به مواردی است که در زمینه پولشویی استفاده می شود. در واقع ، به ویژه در مورد قاچاقچیان تحریم شده انسان و قاچاقچیان مهاجر ، تمایز آشکار بین فرار مجازات و پولشویی ممکن است دشوار باشد ، زیرا عمل پنهانکاری اغلب به دلیل پیشینه جنایتکار افراد و دارایی های مربوطه ، هر دو هدف را انجام می دهدواد
با این حال ، این همچنین فرصتی را ارائه می دهد: اگر مؤسسات مالی در سراسر جهان ظرفیت خود را برای تشخیص معاملات مربوط به قاچاق انسان به طور کلی-و به ویژه مربوط به لیبی-به ویژه-فرار تحریم ها ، پولشویی و سایر معاملات مالی جنایی را به طور مساوی تشخیص دهند. طرح سریع نشان می دهد که چگونه می توان این امر را بدست آورد. از این رو ، بهبود ظرفیت اطلاعات مالی صنعت مالی جهانی برای ضربه زدن به یک ضربه علیه قاچاق انسان و برده داری مدرن در لیبی و جاهای دیگر از طریق سیستم موازی حقوق بین الملل کیفری و تحریم های مالی هدفمند بسیار مهم است.
سیستم های گزارشگری رسمی به مقامات ذیربط ، و همچنین تبادل اطلاعات در چارچوب مشارکتهای دولتی و خصوصی ، در نهایت می توانند ICC را برای تحقیقات خود برای تحقیقات خود فراهم کنند و تحریم های اجرای مقامات را با وسیله اجرای موثر تحریم ها انجام دهند.